سلناسلنا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

رنگین کمان خوشبختی زندگی من

اول دبستان

دختر عزیزم، سلام گل زیبای من مدتیه که نتونسته بودم برات اتفاقهای خوبت را ثبت کنم. نازنینم ممکنه که سرم شلوغ باشه ولی لحظه ای نیست که فکرم و ذهنم پیش تو نباشه. گل دخترمن ، خیلی بزرگ شدی . امسال اول دبستان رو شروع کردی و تا حالاکلی باسواد شدی.حروف الفبا رو که تموم کنی می تونی تمام نوشته های مامان روکه تاحالا نوشتم، بخونی.دخترعزیزم نمی دونی وجودت توی خونمون چقدر باعث دلگرمی من و بابا شده، عزیزم اینو بدون که هیچ وقت ذره ای از حس عاشقانه ای که به تو دارم کم نمی شه. دختر یکی یدونه من تو بزرگترین بهانه زندگی و نفس من و بابایی . عزیز دل مامان چقدر خدا رو شکر می کنم که دختر خوب و گلی مثل تو رو بهم داده که هر روز کنارش بهترین و قشنگترین...
30 آذر 1398

6 سالگی

سلنای عزیزم، دختر گلم! از وقتی زاده شدی، نگاهت را قاب می‌گیرم. در پس آن لبخند که به من شور و نشاط زندگی می‌بخشد. تولدت مبارک دلبندم پی نوشت:  عزیزم می دونم که این پست رو باید خیلی وقت پیش می نوشتم ولی بهخاطر کمی شلوغ بودن سرم دیر کردم. عزیزم هر لحظه به یادتم و خیلی دوستت دارم. مامان  ...
30 آذر 1398
1